نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل
نویسندگان
1 دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، عضو هیأت علمی و باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، بروجرد، ایران
2 استاد تمام، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه امام حسین، تهران، ایران
3 دانشیار، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
چکیده
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر، مقایسه یادگیری یک الگوی حرکتی دست که مستلزم هماهنگی فضایی و زمانی بود، در دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان جوان بود.مواد و روشها: 60 آزمودنی بنا بر سن (کودک- بزرگسال) و شیوه ارایه بازخورد (100 درصدی، حذفی، خودکنترل) به طور تصادفی در 6 گروه تمرینی قرار گرفتند. در روزهای اول و دوم، در هر روز آزمودنیها به تعداد 100 کوشش به تمرین تکلیف مورد نظر پرداختند و در طی روزهای دوم و سوم آزمونهای یادداری و در روز سوم آزمون بازاکتساب به عمل آمد. جهت پردازش دادهها از آزمونهایANOVA با اندازهگیریهای مکرر و ANOVA یک سویه استفاده شد (05/0 ≥ P).یافتهها: در کوششهای تمرینی روز اول بر دقت تمامی آزمودنیها به شکل معنیداری افزوده شد، اما در روز دوم تنها بر دقت عملکرد بزرگسال جوان افزوده شد. بین آزمونهای یادداری کودکان تفاوت معنیداری مشاهده نشد؛ در حالی که این امر در مورد بزرگسالان جوان معنیدار بود. گروه بازخوردی 100 درصدی کودکان در آزمونهای یادداری عملکرد بهتری از دیگر گروههای بازخوردی کودکان داشت، اما در گروههای بازخوردی بزرگسالان جوان تفاوت معنیداری مشاهده نشد. گروه بازخوردی 100 درصدی کودکان در آزمون بازاکتساب عملکرد بهتری از دیگر گروههای بازخوردی کودکان داشت، اما در گروههای بازخوردی بزرگسالان جوان تفاوت معنیداری مشاهده نشد.نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد، بزرگسالان جوان در فراگیری این الگوی حرکتی بهتر از کودکان عمل میکنند. ارایه بازخورد بیشتر به کودکان میتواند سبب ارتقای یادگیری حرکتی کودکان شود (مغایر با فرضیه هدایت) و نباید انتظار داشت کودکان در کسب مهارتهای حرکتی همانند بزرگسالان پیشرفت نمایند.کلید واژهها: سن، کودکان، بزرگسالان جوان، یادگیری حرکتی، بازخورد، یادداری، بازاکتساب