نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد، کمیته تحقیقات دانشجویی، گروه گفتار درمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
2 مربی، گروه گفتار درمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
3 استادیار، مرکز تحقیقات اختلالات ارتباطی، گروه گفتار درمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
مقدمه: علامت اصلی زبانپریشی، اختلال در نامیدن است. اگرچه در مطالعات مختلف مشخص شده است که مداخلات درمانی در بهبود مشکلات نامیدن مؤثر میباشد، اما بیشتر این مداخلات منجر به تعمیم در درمان نمیشود. عوامل دخیل در عدم تعمیم درمان مشخص نیست. ممکن است سطوح آسیب دیده در فرایند بازیابی واژه بر این امر تأثیر بگذارد. به منظور مشخص نمودن این ارتباط، مطالعه حاضر انجام گرفت. در این مطالعه از درمانهایی که سطوح آسیب دیده بازیابی واژه را هدف قرار میدهند، استفاده گردید.مواد و روشها: روش انجام مطالعه حاضر به صورت طرح مورد- منفرد متقاطع بود. چهار فرد زبانپریش که شکایت اصلی آنها، مشکل در نامیدن بود، انتخاب شدند. هر بیمار درمانهای تحلیل مشخصات معنایی و تحلیل مؤلفههای واجی را دریافت نمود. برای هر بیمار یکسری کلمات غیر آموزشی در نظر گرفته شد که تعمیم با صحت درستی نامیدن در این کلمات مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: اگرچه هر دو رویکرد درمانی منجر به بهبود توانایی نامیدن کلمات غیر آموزشی شد، اما تعمیم در شرکت کنندگان دارای آسیب واجی به دنبال درمان واجشناختی و در شرکت کنندگان دارای آسیب معنایی به دنبال درمان معنایی به طور قابل ملاحظهای بیشتر بود.نتیجهگیری: توانایی پیشبینی الگوی تعمیم به دنبال یک رویکرد درمانی خاص، دارای اهمیت بالینی است. پیشنهاد میشود که بر اساس یک مدل روان زبانشناختی، ابتدا سطح آسیب بازیابی واژه تعیین شود و متناسب با آسیب، درمانی که سطح شکست را هدف قرار میدهد، استفاده گردد.
کلیدواژهها