نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل
نویسندگان
1 کارشناس ارشد ارتوپدی فنی، گروه ارتوپدی فنی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. اصفهان - ایران
2 متخصص بیماری های مغز و اعصاب، مرکز پزشکی امین اصفهان- اصفهان- ایران
چکیده
زمینه و هدف : سندرم تونل کارپال یکی از شایعترین نوروپاتیهای اندام فوقانی است که در اثر گیر افتادن عصب مدین در مچ ایجاد میشود. در این تحقیق به بررسی نوع جدیدی از اسپیلنت(اسپیلنت دورسال مچ دست) در مقایسه با نوع مرسوم (اسپیلنت پالمار) بر اساس پارامترهای الکترودیاگنوزیس پرداخته شده است. روش بررسی: به منظور انجام یک مطالعه نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی قبل و بعد، 22 بیمار زن مبتلا به CTS خفیف یا متوسط مورد ارزیابی قرار گرفتند.بیماران مبتلا به CTS درمان نشده که با انجام تست های الکترو دیاگنوزتیک، مبتلا به نوع خفیف یا متوسط شناخته می شدند، به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه (12 نفر)، اسپیلنت دورسال مچ دست و گروه دیگر(10 نفر) اسپیلنت پالمار مچ دست( هر دو در وضعیت نوترال مچ) دریافت نمودند و یک بار قبل از مداخله درمانی و بار دیگر به فاصله زمانی 4 هفته پس از مداخله درمانی، مورد ارزیابی توسط تست های الکترودیاگنوزتیک قرار گرفتند. متغیرهای موردبررسی شامل تأخیر هدایت حرکتی دیستال عصب مدین، آمپلیتود و سرعت هدایت عصب حرکتی بود. به منظور آنالیز دادههای مطالعه از آزمون های کولمو گروف اسمیرونوف، T مستقل و زوج شده استفاده شد. یافته ها : نتایج به دست آمده نشان میدهد که پارامترهای هدایت عصب حرکتی مدین در هر دو گروه پالمار و دورسال پس از مداخله 4 هفته ای تغییر قابل ملاحظه ای در جهت بهبود داشته است.(05/0 p<). همچنین مقایسه پارامترهای الکترودیاگنوزیس حرکتی بین دو گروه پس از 4 هفته اختلاف معناداری را نشان نداد. (05/0<p). نتیجه گیری : مطالعه حاضر نشان داد که به لحاظ علائم الکترودیاگنوزیس حرکتی عصب مدین ، هر دواسپلینت دورسال مچ دست و اسپلینت کوکاپ مرسوم در بهبود سندرم تونل کارپال تاثیر مثبت دارند. کلید واژهها: سندرم تونل کارپال ، اسپیلنت دورسال مچ ، سرعت هدایت عصبی