بررسی ارتباط بین افسردگی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سکته مغزی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد کاردرمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

2 دکترای علوم اعصاب، عضو هیئت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

3 کارشناش ارشد کاردرمانی، عضو هیئت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

4 دکترای کاردرمانی، عضو هیئت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و توانبخشی

10.22122/jrrs.v6i2.144

چکیده

مقدمه: سکته مغزی از علل عمده بروز معلولیت بوده ودر خیلی از موارد منجر به افسردگی پس از سکته می‌گردد که اثرات منفی شدیدی را بر کیفیت زندگی مبتلایان به‌همراه دارد. افسردگی پس از سکته و کیفیت زندگی ممکن است تاثیراتی متقابل بر هم داشته باشند (هرکدام باعث تشدید دیگری و بدتر شدن وضع بیمار شود). با توجه به اینکه تاکنون تحقیقات زیادی در این خصوص صورت نگرفته است، لذا لازم است که ارتباط بین افسردگی و کیفیت زندگی در این بیماران مورد ارزیابی قرار گیردمواد و روشها: در مطالعه ای مقطعی، ارتباط بین افسردگی پس از سکته و کیفیت زندگی در بیمارانی که در بیش از شش ماه از سکته آنها میگذشت، بررسی گردید. آزمودنی ها از بیماران مبتلا به سکته مغزی مراجعه کننده به دو مرکز توانبخشی بیماران سرپایی در تهران، مرکز رفیده و مرکز تبسم بودند. برای ارزیابی کیفیت زندگی از پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 و برای بررسی خلق بیماران از پرسشنامه بک (BDI)  استفاده شد. در مجموع 40 بیمار مبتلا به سکته مغزی (21مرد و 19 زن) با میانگین سنی 3.5±61.5 سال  که بطور میانگین 3.5±8.7 ماه از سکته آنها میگذشت ارزیابی شدندنتایج: در حدود 70.4% افراد دارای افسردگی بودند. بیماران افسرده بطور معناداری در تمامی معیارهای تست SF-36 دارای نمره پایین تر بودند. یک همبستگی معکوس و منفی قوی بین افسردگی پس از سکته و کیفیت زندگی وجود داشت بطوریکه در تمامی خرده آزمونهای کیفیت زندگی ضرایب همبستگی در سطح P<0.001معنادار بودندبحث: بخش قابل ملاحظه ای از بیماران مبتلا به سکته مغزی مراجعه کننده به کلینیکهای توانبخشی دچارافسردگی پس از سکته هستند که این افسردگی تاثیری منفی و شدید بر کیفیت زندگی آنها دارد. بنابراین لازم است که در آینده تحقیقات بیشتری بر روی افسردگی صورت گرفته تا رابطه آن با کیفیت زندگی مشخص تر گرددکلید واژه ها: سکته، افسردگی پس از سکته، کیفیت زندگی